نازنینم، تا خدا هست زندگی باید کرد ... "خدایا سرده این پایین از اون بالا تماشا کن

عشقم مهران ررررررررفت

نازنینم، تا خدا هست زندگی باید کرد ... "خدایا سرده این پایین از اون بالا تماشا کن

" نازنینم ، تا خدا هست زندگی باید کرد ... "خدایا سرده این پایین از اون بالا تماشا کن

اگه میشه فقط گاهی خودت قلب منو ها کن !

خدایا سرده این پایین ببین دستامو می لرزه

دیگه حتی همه دنیا به این دوری نمی ارزه

تو اون بالا من این پایین ، دوتاییمون چرا تنها ؟

...اگه لیلا دلش گیره ، بگو مجنون چرا تنها ؟!

بگو گاهی که دلتنگم ، ازاون بالا تو می بینی

بگو گاهی که غمگینم تو هم دلتنگ و غمگینی

خدایا ! من دلم قرصه ! کسی غیر از تو با من نیست !

خیالت از زمین راحت که حتی روز روشن نیست !

کسی اینجا حواسش نیست که دنیا زیر چشماته

یه عمره یادمون رفته ، زمین دار مکافاته !



+ نوشته شده در  جمعه 13 آبان 1390برچسب:,ساعت 13:29  توسط دخترکی ساده